فاطمه سعیدیان؛ مسعود نقاش زاده
چکیده
تراژدی، یکی از مهمترین گونههای نمایشی است که به بیان جدیترین و مهمترین مسائل بشری میپردازد. در تراژدی انسان با همه توان و مقاومتش در مقابل قدرتهایی شگرف قرار میگیرد که او را به سمت سرنوشتی مبهم سوق میدهند و در ازای رنجی که بر انسان تحمیل میکنند؛ شناخت و آگاهی ارزانی میدارند. نمایشهای تراژیک با بازنمایی ...
بیشتر
تراژدی، یکی از مهمترین گونههای نمایشی است که به بیان جدیترین و مهمترین مسائل بشری میپردازد. در تراژدی انسان با همه توان و مقاومتش در مقابل قدرتهایی شگرف قرار میگیرد که او را به سمت سرنوشتی مبهم سوق میدهند و در ازای رنجی که بر انسان تحمیل میکنند؛ شناخت و آگاهی ارزانی میدارند. نمایشهای تراژیک با بازنمایی سرنوشتهای فاجعهبار زمینه را برای پالایش روحی مخاطب و پندآموزی او فراهم میکنند. این قابلیت تراژدی ما را بر آن میدارد تا در مورد نمایشیسازی روایتهای دینی سوگانجام که هدفشان تعلیم و تزکیه است، در قالب تراژدی فکر کنیم. روایتهای دینی، بخشی از گنجینه ادبی و فرهنگی ما هستند. این روایتها شامل قصههای قرآنی، داستانهای مذهبی و تاریخ انبیا و اولیاست. پژوهش حاضر به شناسایی ظرفیتهای ژانر تراژدی برای نمایشیسازی روایتهای دینی سوگانجام پرداخته است و نتایج نشان میدهد که ژانر تراژدی با همه مؤلفههای خود چون کنش قهرمان برای کشف حقیقت که منجر به پالایش روحی میشود- هامارتیا (به معنای شیفتگی مهلک و نه به معنای ارسطویی مرسوم آن)، کاتارسیس و بازشناخت- بستر خوبی را برای نمایشیسازی روایتهای دینی سوگانجام چون حادثه عاشورا فراهم میآورد.