شهاب الدین عادل؛ معصومه گنجه ای
دوره 2، شماره 4 ، شهریور 1398، ، صفحه 141-168
چکیده
تصویر بر میل نگریستن مخاطب مبتنی است. فیلم داستانی با امکانات بصری خود، میل به تماشا را به سمت موضوع اصلی روایت میبرد؛ به این معنا که موضوع را در قالب ابژهای بصری ارائه میکند، آن را تماشایی میسازد تا پاسخگوی تمنای نگریستن مخاطب باشد. این ابژه بصری، بسته به مطلوب میل متنی فیلم، میتواند- از چهره و شمایل کاراکتری خاص گرفته ...
بیشتر
تصویر بر میل نگریستن مخاطب مبتنی است. فیلم داستانی با امکانات بصری خود، میل به تماشا را به سمت موضوع اصلی روایت میبرد؛ به این معنا که موضوع را در قالب ابژهای بصری ارائه میکند، آن را تماشایی میسازد تا پاسخگوی تمنای نگریستن مخاطب باشد. این ابژه بصری، بسته به مطلوب میل متنی فیلم، میتواند- از چهره و شمایل کاراکتری خاص گرفته تا مکانها، اشیا و عناصر بصری تجریدی که یک مفهوم خاص را نمادین میکنند- صورتهای گوناگون بپذیرد. با وجود این،گروهی از فیلمها، از جمله فیلمهایی که به امور دینی میپردازند و اشخاص مقدس را به تصویر میکشند، ابژه مورد تمنا؛ یعنی کاراکتر مقدس را از تصویر حذف و تمنای نگریستن مخاطب را حول محور غیاب شمایل او سازماندهی میکنند.[1] این امر، موقعیت ویژهای در مورد مخاطب و وضعیت روانی او در مواجهه با تصویر ایجاد میکند که توضیح و تحلیل آن، در چارچوب نقد روانکاوانه لکانی با محوریت ابژهa، مدّنظر پژوهش حاضر است؛ به این صورت که پس از توضیح مفاهیمی همچون میل متنی، نگاه و ابژه a ضمن یک قیاس تطبیقی، وضعیت مخاطب و رویارویی با ابژه حاضر و غایب؛ و در نهایت، تاثیر غیاب ابژه بر مخاطب، بررسی میشود.