مریم بهفر؛ مه دخت پورخالقی چترودی؛ احمد ضابطی جهرمی
چکیده
درک مفاهیم ضمنی و کشف ظرایف تدوین فیلم که کمتر به آن پرداخته شده است، هدف اصلی این پژوهش است. از این رو با انتقال یکی از پرکاربردترین عناصر بلاغی (تشبیه) به مطالعات سینمایی به روشنسازی چگونگی عملکرد تدوین تشبیهی در فیلمهای سینمای ایران پرداختهایم. این پژوهش کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای ...
بیشتر
درک مفاهیم ضمنی و کشف ظرایف تدوین فیلم که کمتر به آن پرداخته شده است، هدف اصلی این پژوهش است. از این رو با انتقال یکی از پرکاربردترین عناصر بلاغی (تشبیه) به مطالعات سینمایی به روشنسازی چگونگی عملکرد تدوین تشبیهی در فیلمهای سینمای ایران پرداختهایم. این پژوهش کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و منابع صوتی- بصری(فیلمها) انجام گرفته است. نمونهگیری به شیوۀ هدفمند انجام شده و چارچوب نظری بر نظریّۀ فرمالیستی آیزنشتاین استوار است. در این پژوهش نخست با بیان تشبیه و تفاوتهای آن با استعاره و جناس، الگوی دقیقی از آن برای بررسی در سینما ارائه و سپس به صورت عینی و عملی نمونههایی از تدوین تشبیهی در سینمای ایران با در نظر داشتن سیر تاریخی و موضوعی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان داد نحوۀ ترکیب نماها به شیوۀ تشبیهی تا حدّ زیادی بر کیفیّت زیباییشناسی فیلمها افزوده است. مضامین مختلفی چون تلاش برای بقا، بازیچه بودن قشر ضعیف جامعه، حرص و طمع حیوانی انسان، دید استثمارگرانه به زن، روابط پوشالی و دروغین میان انسانها و... از طریق این تمهید فرمال در فیلمها خلق شده است. کاربرد بیشتر قطع ساده در مقایسه با ترفندهایی چون دیزالو و فید و انتخاب مشبهبههایی که جزوی از بافت و زمینۀ داستان بوده، بیان واقعگرایانه و سادهتری از فرم تدوین تشبیهی را شکل داده است. در نظر داشتن روند تاریخی با نمونههایی از دهۀ 40 تا 80 نیز به خوبی آشکار کرد با گذشت زمان پیچیدگی و ظرافت بیشتری در عرصۀ کاربرد تدوین تشبیهی رخ داده است.
پیام غنیپور؛ سیدعلی روحانی
چکیده
در سالهای اخیر، بهواسطة تحولات فراوان در حوزة تولید و نمایش فیلم در ایران، گرایش به وجوه هنری و متفاوت در گونههای مختلف فیلمسازی، منجر به تشکیل گروه سینمایی هنر و تجربه شد. این گروه با حمایتهای دولتی توانست در مدتزمانی کوتاه، خود را در میان سینماگران و مخاطبان، بهعنوان پایگاهی فرهنگی برای تولید فیلم هنری، مطرح کند. مشابه ...
بیشتر
در سالهای اخیر، بهواسطة تحولات فراوان در حوزة تولید و نمایش فیلم در ایران، گرایش به وجوه هنری و متفاوت در گونههای مختلف فیلمسازی، منجر به تشکیل گروه سینمایی هنر و تجربه شد. این گروه با حمایتهای دولتی توانست در مدتزمانی کوتاه، خود را در میان سینماگران و مخاطبان، بهعنوان پایگاهی فرهنگی برای تولید فیلم هنری، مطرح کند. مشابه چنین فرایندی را میتوان در تجربة تاریخی سینمای فرانسه در دهة شصت میلادی مشاهده کرد. این پژوهش میکوشد با بهرهگیری از آرای پیر بوردیو، جامعهشناس فرانسوی، بهویژه نظریة میدان وی و مفاهیم پیرامونی آن، جایگاه فرهنگی گروه سینمایی هنر و تجربه در سینمای ایران را تحلیل کند. همچنین نشان دهد که سینمای هنر و تجربه، بهمنزلۀ مجرایی برای سینمای هنری و تجربی، چگونه تلاش میکند در میدان قدرت سینمای ایران، برای خود زیرمیدانی با ویژگی خودمختاری تعریف کند و در این زمینه، تا چه حد موفق بوده است.
حبیب الله مازندرانی؛ علی محمد مزیدی شرفآبادی؛ علیرضا افشانی
چکیده
هدف این پژوهش، طراحی و تدوین مدل ارتقای تولیدات سینمای دفاع مقدس با استفاده از نظریة زمینهای (Grounded Theory) است که نظریة دادهبنیاد نیز مینامند. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوۀ اجرا، کیفی است. جامعۀ آماری پژوهش را متخصصان حوزۀ فیلم، تهیهکنندگان سینما، کارگردانان، کارشناسان و مدیران فرهنگی تشکیل میدهند و 22 تن نیز ...
بیشتر
هدف این پژوهش، طراحی و تدوین مدل ارتقای تولیدات سینمای دفاع مقدس با استفاده از نظریة زمینهای (Grounded Theory) است که نظریة دادهبنیاد نیز مینامند. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوۀ اجرا، کیفی است. جامعۀ آماری پژوهش را متخصصان حوزۀ فیلم، تهیهکنندگان سینما، کارگردانان، کارشناسان و مدیران فرهنگی تشکیل میدهند و 22 تن نیز براساس اشباع نظری انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبۀ نیمهساختاریافته است و تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافتهها نشان میدهند که برای بهبود وضعیت سینمای دفاع مقدس، باید بسترهایی را فراهم کرد که موجب افزایش تولیدات آن میشوند. این بسترها عبارتند از ، حذف نگاه حاکمیتی از فیلمهای دفاع مقدس ، تحکیم زیر ساخت های فنی در مراحل تولید این آثار ، تقویت بودجه تولید و تامین پشتوانه پژوهشی برای نگارش فیلمنامه.
شهاب اسفندیاری؛ مریم جمعه
چکیده
این مقاله به بررسی جریانهای آلترناتیو (بدیل) در سینمای جهان و ایران پرداخته و بهصورت موردی، به آثار به نمایش درآمده در جشنوارۀ فیلم عمّار میپردازد. برای ورود به بحث، ابتدا سه موج سینمای آلترناتیو در تاریخ سینمای جهان به طور اجمالی، بررسی میشود: سینمای مستقل ایالات متحده، سینمای آوانگارد فرانسه و سینمای سوم آرژانتین. شرایط سیاسی، ...
بیشتر
این مقاله به بررسی جریانهای آلترناتیو (بدیل) در سینمای جهان و ایران پرداخته و بهصورت موردی، به آثار به نمایش درآمده در جشنوارۀ فیلم عمّار میپردازد. برای ورود به بحث، ابتدا سه موج سینمای آلترناتیو در تاریخ سینمای جهان به طور اجمالی، بررسی میشود: سینمای مستقل ایالات متحده، سینمای آوانگارد فرانسه و سینمای سوم آرژانتین. شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری که در پسزمینۀ ظهور هر یک از این موجها وجود داشته، واکاوی میشود تا نسبت آنها با گونههای سینمای آلترناتیو ایران پس از انقلاب اسلامی سنجیده شود. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت است که با ترکیب اقتصاد سیاسی، تحلیل متنی و تحلیل اثرات اجتماعی و ایدئولوژیک، رویکردی انتقادی و فرا رشتهای به محصولات و جریانهای فرهنگی- هنری دارد. در این مقاله در کنار روش توصیفی-تحلیلی، از روش مصاحبۀ عمیق با خبرگان این حوزه و مشاهدۀ مشارکتی در کارگاههای مربوط به سینمای آلترناتیواستفاده شده است. این مقاله معلوم میکند که نهتنها سینمای ایران- بهواسطۀ تحولات و دگرگونیهای ناشی از انقلاب اسلامی- به یک «سینمای آلترناتیو» در سینمای جهان تبدیل شده، بلکه درون این سینما نیز جریانهای آلترناتیو جدیدی ظهور کردهاند که بهدنبال متمایز کردن خود- نه تنها از سینمای جهان، بلکه از جریان اصلی سینمای ایران- هستند. جشنوارۀ فیلم «عمّار» بهعنوان نمونهای از اینگونه جریانها، در پژوهش حاضر بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر جریانهای آلترناتیو سینمای جهان تبیین شده است.