یزدان شیرمحمدی؛ منیره میراحمدی؛ سید مهدی جلالی
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تبلیغات ویروسی رسانهای اپلیکیشنهای تلفن همراه دارای پلتفرم واقعیت افزوده در عصر کرونا با بهرهگیری از شیوهی پژوهشی کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، 30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه بازاریابی و تبلیغات رسانهای تشکیل میدهند که به شیوه غیر تصادفی و روش گلوله برفی انتخاب و در بخش کمی شامل ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تبلیغات ویروسی رسانهای اپلیکیشنهای تلفن همراه دارای پلتفرم واقعیت افزوده در عصر کرونا با بهرهگیری از شیوهی پژوهشی کیفی و کمی است. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، 30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه بازاریابی و تبلیغات رسانهای تشکیل میدهند که به شیوه غیر تصادفی و روش گلوله برفی انتخاب و در بخش کمی شامل کاربران فعال تلفن همراه استفاده کننده از اپلیکیشن زاپار است که به روش نمونهگیری در دسترس برآورد شدند. در بخش کیفی، اطلاعات در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین و سپس در بخش کمی با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ۱۶۹ شرکت به عنوان نمونه آماری برآورد شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شرایط على اثرگذار شامل تعامل اپلیکشنهای واقعیت افزوده با مشتریان، تبلیغات ویروسی اپلکیشنهای رسانهای تلفن همراه، جذب مشتریان از طریق تبلیغات ویروسی رسانهای در اپلیکیشنهای تلفن همراه، اثرگذاری تبلیغات ویروسی رسانهای اپلیکیشنها در عصر کرونا است، شرایط مداخلهگر نیز شامل طولانی بودن تبلیغات ویروسی رسانهای در اپلیکیشنهای واقعیت افزوده، عدم جایگذاری مناسب تبلیغ شفاهی در اپلیکیشنهای واقعیت افزوده و استفاده از موضوعات نامرتبط با موضوع تبلیغ در اپلیکیشن میباشد، راهبردهای ارائه شده شامل اجرای زمانبندی دقیق تبلیغات ویروسی رسانهای در اپلیکیشنهای واقعیت افزوده، استفاده از افراد تأثیرگذار در اثرگذاری تبلیغات ویروسی رسانهای اپلیکیشنهای واقعیت افزوده، قالببندی درست در تبلیغات ویروسی رسانهای اپلیکیشنهای واقعیت افزوده میباشد. به عنوان پیامدهای طرح موردی جذب مخاطب، برند شدن اپلیکیشن، ایجاد حس رضایت برای مخاطبان و تجربهی خوشایند از استفاده از اپلیکیشن مشخص تعیین شد.
پریا هدایت پور؛ جاسم منوچهری؛ بهزاد سهیلی
چکیده
امروزه رویکرد بازاریابی سنتی دیگر نمیتواند نیازهای عصر اینترنت را- بهویژه در حوزۀ ورزش- برآورده کند. از طرفی، سازمانها و شرکتها، کسب و کار خود را با فعالیتهای بازاریابی پیش میبرند و اینترنت و شبکههای اجتماعی از مهمترین ابزارهایی هستند که بازاریابان برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده میکنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ...
بیشتر
امروزه رویکرد بازاریابی سنتی دیگر نمیتواند نیازهای عصر اینترنت را- بهویژه در حوزۀ ورزش- برآورده کند. از طرفی، سازمانها و شرکتها، کسب و کار خود را با فعالیتهای بازاریابی پیش میبرند و اینترنت و شبکههای اجتماعی از مهمترین ابزارهایی هستند که بازاریابان برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده میکنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر اقدامات بازاریابی در فیسبوک- بهعنوان یکی از شبکههای اجتماعی پرطرفدار- بر جلب رضایت مشتریان محصولات ورزشی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها، توصیفی است و به روش پیمایشی انجام شده است. 81 نفر از افراد جامعۀ آماری موردنظر، پرسشنامۀ محققساخته را داوطلبانه تکمیل کردند. همچنین از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری برای ارزیابی و آزمون فرضیات استفاده شده است. یافتههای آزمون نشان میدهد شبکۀ اجتماعی فیسبوک، تأثیر معنیداری بر بازاریابی محصولات ورزشی نداشته است.