میثم سام بند؛ علی اکبر فرهنگی؛ جمشید صالحی صدقیانی؛ محمدرضا قائدی
چکیده
رسانه در دنیای امروز به عنوان یک هویت هم شأن با دولت است که از حیث تأثیرگذاری تا حد شکل دهی به ماهیت فردی و اجتماعی انسان، توانا است. ظرفیت انواع رسانه، به ویژه تلویزیون، به اندازهای است که به عنوان عاملی در توسعه انسانی مطرح است. نگاه توسعه انسانی به انسان به مثابه ظرفیتی است که باید شکوفا شود. این شکوفایی جز از مسیر توانمند ...
بیشتر
رسانه در دنیای امروز به عنوان یک هویت هم شأن با دولت است که از حیث تأثیرگذاری تا حد شکل دهی به ماهیت فردی و اجتماعی انسان، توانا است. ظرفیت انواع رسانه، به ویژه تلویزیون، به اندازهای است که به عنوان عاملی در توسعه انسانی مطرح است. نگاه توسعه انسانی به انسان به مثابه ظرفیتی است که باید شکوفا شود. این شکوفایی جز از مسیر توانمند سازی افراد حاصل نمی شود. از این رو؛ هدف پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان از مجرای رسانه تلویزیون برای توسعه توانمند سازی فردی استفاده کرد؟ این پژوهش کیفی، با استفاده از روش مفهوم سازی داده بنیاد انجام گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری نظری تعداد سیزده نفر ازاستادان دانشگاه، مدیران و کارشناسان دارای تجربه کاری در حوزه ارتباطات و توسعه تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده های حاصل از طریق کد گذاری باز، محوری و انتخابی مورد تفسیر قرار گرفت. یافته های پژوهش، چهار کارکرد اصلی فراهم سازی بستر و ایجاد آزادی فرصت، فراهم سازی شرایط علّی، فراهم سازی عوامل میانجی و استراتژی تغییر را به منظور توانمند سازی فردی، برای رسانه تلویزیون شناسایی نموده است.
سیدعماد حسینی
چکیده
«پساتلویزیون» اشاره به منسوخ شدن روشی خاص و پایان دورهای دارد که در آن تماشای تلویزیون و مشارکت در آن انحصاری بود. همگرایی، به قابلیت استفاده از چندین سرویس بر روی یک پلتفرم یا دستگاه گیرنده، یا امکان بهرهبرداری از هر سرویس بر روی چند دستگاه اشاره دارد. با دموکراتیزه کردن فرایند تولید و توزیع ویدئو و اینترنتی شدن تلویزیون، ...
بیشتر
«پساتلویزیون» اشاره به منسوخ شدن روشی خاص و پایان دورهای دارد که در آن تماشای تلویزیون و مشارکت در آن انحصاری بود. همگرایی، به قابلیت استفاده از چندین سرویس بر روی یک پلتفرم یا دستگاه گیرنده، یا امکان بهرهبرداری از هر سرویس بر روی چند دستگاه اشاره دارد. با دموکراتیزه کردن فرایند تولید و توزیع ویدئو و اینترنتی شدن تلویزیون، همگرایی به عرصه تازهای پا گذاشته است. در عصر «پساتلویزیون» تغییراتی صنعتی در ماهیت ابزار تماشا، سبکهای تولید و سیستمهای توزیع پدید آمده و یک اقتصاد جدید تولید تلویزیونی در حال وقوع است. تجربهی تماشای تلویزیون در مرحله جدا شدن از یک دستگاه مشخص بوده و با وجود یک اینترنت همهگیر و همیشه متصل، که پهنای باند وسیعی دارد، مردم صرفنظر از اینکه کجا باشند، میتوانند به سریالها و برنامههای تلویزیونی یا سایتهای اینترنتی موردعلاقهشان دسترسی پیدا کنند. این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، پاسخ به این پرسش را جستوجو میکند که نظریههای پیشین تا چه حد برای نظریهپردازی دربارهی تلویزیون، بهعنوان رسانهای در حال دگرگونی، توانمند هستند و برای تفسیر و توضیح تلویزیون در زمینهی تولید، توزیع و مخاطب چه الگوهای نظری را میتوان به کار گرفت؟ مقاله در انتها به این نتیجه میرسد: اکنون با تحقق همگرایی رسانهها و از بین رفتن امکان تدریجی کنترل بر محتوا، تأثیرات گستردهای در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع، از لحاظ نظام ارتباطات ـ به ویژه ارتباط تلویزیونی ـ در حال وقوع است.