رضا خاشعی
چکیده
مقوله سلامت تأثیر انکارناپذیری در توسعه جوامع دارد. همین امر وظیفه سیاستگذاران حوزه سلامت را پیچیدهتر میکند. امروزه با توجه به کنترل بیماریهای واگیر و افزایش طول عمر افراد، بیماریهایی شایع شدهاند که کاملاً به تغذیه انسان ارتباط دارند. اغلب جامعهشناسان امروزی بر این باورند که سبک زندگی افراد میتواند آنان را سالم نگه ...
بیشتر
مقوله سلامت تأثیر انکارناپذیری در توسعه جوامع دارد. همین امر وظیفه سیاستگذاران حوزه سلامت را پیچیدهتر میکند. امروزه با توجه به کنترل بیماریهای واگیر و افزایش طول عمر افراد، بیماریهایی شایع شدهاند که کاملاً به تغذیه انسان ارتباط دارند. اغلب جامعهشناسان امروزی بر این باورند که سبک زندگی افراد میتواند آنان را سالم نگه دارد یا بیمار کند. در این میان جهانیشدن نیز چالشهای جدیدی در زمینههای مختلف پیش روی سیاستگذاران سلامت قرار داده است؛ چالشهایی که باعث ایجاد تغییراتی در الگوی مصرف مردم و سبک زندگی آنان بهویژه در حوزه سلامت شده است. از طرف دیگر، رسانههای جمعی نیز علاوه بر حضور گسترده در زندگی افراد، بهعنوان منبع اصلی کسب اطلاعات مربوط به سلامتی، اثرات مهمی بر سلامت عمومی گذاشتهاند.هدف این مقاله آن است که با روش مطالعه اسنادی و تحلیل ثانویه و با استفاده از یافتههای پژوهشهای قبلی در زمینهی مورد بحث، به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
میزان همسویی در دستگاههای متولی امر سلامت چگونه است؟
آیا در این راستا از رسانههای جمعی برای فرهنگسازی مقوله سلامت بهدرستی استفاده میشود؟
آیا مردم بهعنوان مصرفکنندگان پیامهای سلامتی مطابق با سیاستهای کلان سلامت زندگی میکنند؟
یافتههای این تحقیق نشان از فقدان هماهنگی و همسویی کامل بین سیاستهای بالادستی نظام سلامتی کشور ما با سیاستهای رسانههای جمعی، همچنین ناهماهنگی در اجرای سیاستهای داخلی وزارت بهداشت و درمان و نهایتاً منطبق نبودن نیازهای مردم با سیاستهای رسانههای جمعی دارد.