سیروان عبدی؛ هادی خانیکی؛ اکبر نصراللهی؛ بیتا شاه منصوری
چکیده
ایدز یکی از مسائل مهم حوزه سلامت است که تا کنون تلاشهای انسانی برای یافتن درمان قطعی موثر برای آن به نتیجه نرسیده است. این بیماری هر ساله در سراسر جهان افراد زیادی را مبتلاء میکند که همین امر لزوم توجه به این بیماری و نوع بازنمای آن در رسانههای جمعی را توجیه میکند. تحقیقات حاکی از آن است که بازنمایی بیماری بر نگرش درباره آن، مبتلایان ...
بیشتر
ایدز یکی از مسائل مهم حوزه سلامت است که تا کنون تلاشهای انسانی برای یافتن درمان قطعی موثر برای آن به نتیجه نرسیده است. این بیماری هر ساله در سراسر جهان افراد زیادی را مبتلاء میکند که همین امر لزوم توجه به این بیماری و نوع بازنمای آن در رسانههای جمعی را توجیه میکند. تحقیقات حاکی از آن است که بازنمایی بیماری بر نگرش درباره آن، مبتلایان و اقداماتی که باید درباره بیماری انجام شود، تاثیرگذار است. در این تحقیق به منظور بررسی بازنمایی ایدز/اچ.ای.وی در رسانههای جمعی به مطالعه سه مجموعه پزشکی «سایه تنهایی»، «حادثه» و «پرستاران» پرداختهایم. برای پاسخ به سوال تحقیق از دو روش نشانهشناسی و تحلیل گفتمان بهره بردهایم و در مجموع 12 صحنه را تحلیل کردهایم. واحد تحلیل نیز «صحنه» است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در هر کدام از این سریالها بر راههای انتقال خاصی تاکید شده و سایر ابعاد بیماری شامل روند پیشرفت بیماری، راههای پیشگیری، راههای درمان و در کل بعد زیست پزشکی این بیماری مغفول مانده است. این در حالی است که بر جنبه اخلاقی و دینی پیشگیری با تاکید بر رعایت موازین اخلاقی، حمایت اجتماعی به ویژه از سوی خانواده و ایجاد انگیزه برای مبارزه با بیماری تاکید شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استفاده از برنامههای آموزش سرگرمی مانند سریالهای پزشکی میتواند ضمن سرگرم کردن مخاطبان، اطلاعات مناسبی در این خصوص بدست دهد. اما توجه کافی به ابعاد مختلف یک بیماری مزمن واگیردار از قبیل پیشگیری، درمان و راههای انتقال از الزامات آن به حساب میآید.
ابوالفضل حسنیان؛ عباس قارونی؛ فرشاد آذرنیا
چکیده
روایتگری صوتی، بیان روایت با استفاده از نشانههای غیر زبانی اصوات بوده و عنصری است که به نمایش رادیویی، جان میبخشد. هدف این پژوهش، درک چیستی روایتگری صوتی و چگونگی کاربرد آن در نمایش رادیویی است. روایتگری صوتی، بهدلیل نزدیکی بیشتر به فرمِ بیانگر، از جهتی، موجب ارتقای سطح هنری آثار نمایشی و از جهت دیگر، موجب جهانیتر شدن آن میشود. ...
بیشتر
روایتگری صوتی، بیان روایت با استفاده از نشانههای غیر زبانی اصوات بوده و عنصری است که به نمایش رادیویی، جان میبخشد. هدف این پژوهش، درک چیستی روایتگری صوتی و چگونگی کاربرد آن در نمایش رادیویی است. روایتگری صوتی، بهدلیل نزدیکی بیشتر به فرمِ بیانگر، از جهتی، موجب ارتقای سطح هنری آثار نمایشی و از جهت دیگر، موجب جهانیتر شدن آن میشود. در پژوهش حاضر، به روش نشانهشناسی و با بهرهگیری از الگوی سفر قهرمان کریستوفر وگلر، پنج قطعۀ نمایشی «زندگی... و دیگر هیچ»، «فردای زمین»، «افسانۀ ایرج»، «آکوا آلتا» و «مرثیه»، تحلیل شدهاند. این پژوهش، با دستهبندی رمزگانهای موسیقی، افکت، سکوت، تدوین و حالاتِ ادای کلمات در نمایشهای مذکور، به بررسی دلالت هر دال صوتی و رابطۀ همنشینی دالها پرداخته است. یافتههای تحقیق، حاکی از آن است که سامان دادن یک روایت کامل (بر مبنای الگوی روایی وگلر) بدون استفاده از کلام و تنها با روایتگری صوتی، امکانپذیر است. تدوین صدا در نمایش رادیویی میتواند کارکردهای روایی متعددی از جمله: فلش فوروارد، تغییر وضعیت و گذر زمان، داشته باشد. همچنین، موسیقی میتواند کارکردهایی روایی، نظیر: کنترل ریتم روایت، فضاسازی و شخصیتپردازی داشته باشد. از سکوت، میتوان برای ایجاد تعلیق، کنترل ریتم ماجرا و پیشآمادهسازی در یک نمایش رادیویی بهره برد. حالتهایی که هنگام ادای کلام بروز میکنند نیز، میتوانند برای نمایش تحول شخصیت، پیشبرد ماجرا و تغییر زمان به کار روند. همچنین افکت، کارکردهایی روایی، مانند نمایش کنشها در نمایش رادیویی دارد.
سیمین زمانی؛ نرگس نیکخواه قمصری؛ حسین بصیریان جهرمی
چکیده
پژوهش حاضر به مطالعه نشانهشناسانه جنسیت در یکی از آثار مهم سینمایی داریوش مهرجویی پرداخته است. از آنجاکه یکی از مباحث مهم در متون رسانهای و آثار سینمایی، ترکیب جنسیت و مباحث پیرامون زنان از سوی سینماگران مؤلف است، مطالعه جنسیت در سینما بهمنزله پدیدهای اجتماعی-فرهنگی میتواند راهگشای پژوهشگران علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی ...
بیشتر
پژوهش حاضر به مطالعه نشانهشناسانه جنسیت در یکی از آثار مهم سینمایی داریوش مهرجویی پرداخته است. از آنجاکه یکی از مباحث مهم در متون رسانهای و آثار سینمایی، ترکیب جنسیت و مباحث پیرامون زنان از سوی سینماگران مؤلف است، مطالعه جنسیت در سینما بهمنزله پدیدهای اجتماعی-فرهنگی میتواند راهگشای پژوهشگران علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی باشد. براین اساس، پژوهش حاضر که در سنت مطالعات فرهنگی در حوزه مطالعات ارتباطات، انتقادی و شناخت واقعی فرهنگ قرار میگیرد، در پی پاسخ به این پرسش است که، داریوش مهرجویی جنسیت و به تبع آن دوگانه زنانه و مردانه را در فیلم بانو چگونه بازنمایی کرده است؟ از آنجا که هدف این مقاله، آشکار کردن لایههای رمزگذاریشده از معناست که در ساختار رسانهای سینما و در قالب متون سینمایی روایت میشود، بنابراین روش انجام آن، تحلیل نشانهشناختی است. از سوی دیگر به دلیل آنکه آثار سینمایی از طریق بازنمایی ارزشهای حاکم به تولید ایدئولوژی و معنا میپردازد، رمزگشایی بازنمایی جنسیت در سینما، نیازمند تحلیل نشانهشناسانه از متن است.یافتهها نشان میدهد که شخصیت محوری زن (جنس مؤنث) بانو، بهمثابه زنی مدرن، کمحرف و تحصیلکرده، واجد تمایلات و رگههای فرهیختگی و فمینیستی و در عین حال از طبقه بالای اجتماع، بازنمایی شده است. همچنین در این فیلم، ایدئولوژی مردسالارانه، مردان را فارغ از طبقه اجتماعی، خودخواه، خودرأی، مستبد، قدرتطلب، دارای نقشی حمایتکننده و در عین حال سلطهجویانه برای زنان، تصمیمگیرنده، نمایش میدهد.