اکبر صمدی نیا؛ فردوس آقاگل زاده
چکیده
روایتهای کهن، سالها در میان مردم زندگی کردهاند و در طی قرنها دوام آوردهاند. این روایتها، گاه بهصورت شفاهی و گاه بهصورت نوشتار، از نسلی به نسل دیگر منتقلشدهاند؛ اما شفاهیبودن و شنیداریبودن از شاخصهای همیشگی این روایتها بوده است. روایتها و داستانهای امروزی که در رسانهها تولید و پخش میشود، بهجز اندکی، ...
بیشتر
روایتهای کهن، سالها در میان مردم زندگی کردهاند و در طی قرنها دوام آوردهاند. این روایتها، گاه بهصورت شفاهی و گاه بهصورت نوشتار، از نسلی به نسل دیگر منتقلشدهاند؛ اما شفاهیبودن و شنیداریبودن از شاخصهای همیشگی این روایتها بوده است. روایتها و داستانهای امروزی که در رسانهها تولید و پخش میشود، بهجز اندکی، ماندگاری روایتهای کهن را ندارند. شناخت تکتک عناصر این روایتها به ما امکان میدهد بتوانیم ساختار روایتهایمان را بهروز کنیم و دریابیم که هر روایت باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا بتواند ماندگار شود. همچنین بشناسیم که شکلگیری هر روایت از کجا شروع و به کجا ختم میشود و روایت، چه زیرساختها و مشخصههای اصلی و فرعی دارد. برای انجام این پژوهش از روش تحلیل کیفی استفاده شده است. تحلیل روایت، رویکردی تحلیلی در روش کیفی است. در این پژوهش، ساختار روایت تالشی منطقه گیلان به نام «لدوبه»از منظر ساختار دراماتیک بررسی و پژوهش شده است تا بتوان بر اساس این کنکاش، الگویی برای نوشتن در رادیو و بر مبنای ساختارشناسی روایت ارائه کرد.