پژوهش حاضر به بررسی زبانشناختی شیوههای ترغیب مخاطبان دربرنامههای مشارکتی کنکورمحور شبکههای سیما در چارچوب نظریه کنشهای گفتاری و تحلیل گفتمان انتقادی میپردازد. دادهها شامل پنج ساعت (سیصد دقیقه) از برنامههای پخششده در پاییز و زمستان 1395 از شبکههای سراسری سیماست. نتایج نشاندهنده آن است که هدف اصلی و محوری این برنامهها، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی زبانشناختی شیوههای ترغیب مخاطبان دربرنامههای مشارکتی کنکورمحور شبکههای سیما در چارچوب نظریه کنشهای گفتاری و تحلیل گفتمان انتقادی میپردازد. دادهها شامل پنج ساعت (سیصد دقیقه) از برنامههای پخششده در پاییز و زمستان 1395 از شبکههای سراسری سیماست. نتایج نشاندهنده آن است که هدف اصلی و محوری این برنامهها، ترغیب دانشآموزان به استفاده حداکثری از خدمات حامیان مالی برنامه است. بدینمنظور، از کنش ترغیبی مستقیم و غیرمستقیم و اقناع ضمنی مخاطبان به طور همزمان، استفاده میشود. بیش از هشتاد درصد از موارد ترغیب کلامی از نوع ترغیب مستقیم مخاطب به تهیه کالا یا خدمات خاص است که گفتمان کلی این برنامهها را به گفتمانی بازرگانی و تبلیغاتی تبدیل میکند. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آسیبهای متعدد برنامههایی از این نوع و عدم انطباق محتوای آنها با اهداف اسناد کلان فرهنگی و آموزشی کشور است. از این رو، شکل فعلی و کنونی این برنامهها نیازمند بازنگری است و پیشنهاد میشود نظارت بیشتر و تخصصیتری بر محتوای این گونه برنامهها انجام شود.