سید محمد حسین میرهاشمی
چکیده
رسانههای خدمات عمومی حتی اگر دیگر همچون گذشته، تنها رسانه مسلط در قلمروی خود نباشند همچنان از اهمیت ویژهای برخوردارند. بهویژه آنکه آنها بسیاری از مصادیق منافع اجتماعی را بدون توجه به سودآوری اقتصادی و در سایه عدم توجه رسانههای تجاری، دنبال کرده و اِعمال سیاستگذاریهای کلان یک کشور در سطح جامعه را تسهیل میکنند. با این ...
بیشتر
رسانههای خدمات عمومی حتی اگر دیگر همچون گذشته، تنها رسانه مسلط در قلمروی خود نباشند همچنان از اهمیت ویژهای برخوردارند. بهویژه آنکه آنها بسیاری از مصادیق منافع اجتماعی را بدون توجه به سودآوری اقتصادی و در سایه عدم توجه رسانههای تجاری، دنبال کرده و اِعمال سیاستگذاریهای کلان یک کشور در سطح جامعه را تسهیل میکنند. با این وجود، وابستگی آنها به الگوهای درآمدی سنتی به بروز نارساییهایی انجامید و بدین ترتیب با گذشت زمان، الگوی درآمدزایی رسانههای خدمات عمومی جهان نیز تغییراتی را در پیش گرفته و پیشرفتهتر شد. این در حالی است که رقبای تجاری آنها همواره و از آغاز فعالیت خود، با توجه به محدودیت منابع مالی و رقابت زیاد، برخورداری از یک الگوی درآمدی کارآمد را همچون امری حیاتی در دستور کار قرار دادهاند. صداوسیما به عنوان تنها رسانه خدمات عمومی ایران همچون دیگر رسانههای متناظر خود در جهان، گریزی از بهرهگیری از الگوهای نوین درآمدزایی ندارد و بایستی همگام با تحولات پرشتاب فناوری و ظهور رسانههای رقیب، الگوی درآمدزایی ویژه خود را دنبال کند. بررسی الگوهای درآمدزایی به کار رفته در رسانههای عمده خدمات عمومی جهان میتواند با مرور تجارب و تمهیدات اتخاذ شده از سوی آنها در این زمینه، ایدههایی را جهت رفع خلاءهای موجود، پیش روی این رسانه قرار دهد. این پژوهش به همین منظور و با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهکارگیری روش اسنادی و کتابخانهای، الگوی درآمدزایی سه رسانه خدمات عمومی شناخته شده جهان یعنی سیبیسی [1] کانادا، آ.اِر.د[2] آلمان و اناچکِی[3] ژاپن را استخراج کرده و به بررسی تطبیقی ویژگیهای این سه رسانه در این زمینه میپردازد؛ این پژوهش ضمن نشان دادن ضرورت تطبیق الگوی درآمدزایی رسانههای خدمات عمومی با واقعیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نشان میدهد که رسانههای خدمات عمومی بررسی شده با وجود الگوهای درآمدزایی متفاوت، همگی در راستای حداقلسازی تبلیغات حرکت میکنند.