محمد خراسانی زاده؛ مریم جلالی
چکیده
بازی، محمل یادگیری و انتقال فرهنگ است و بر همین اساس، میتوان آن را نوعی رسانۀ تعاملی برشمرد. بازی «دیوان» که در این پژوهش، موردمطالعه قرار گرفته، یکی از معدود بازیهای رومیزی ایرانی است که توانسته با دنبالکردن روند یکی از مشهورترین بازیهای دنیا یعنی «مافیا»، شخصیتهای افسانههای ایرانی را با درونمایهای جذاب، ...
بیشتر
بازی، محمل یادگیری و انتقال فرهنگ است و بر همین اساس، میتوان آن را نوعی رسانۀ تعاملی برشمرد. بازی «دیوان» که در این پژوهش، موردمطالعه قرار گرفته، یکی از معدود بازیهای رومیزی ایرانی است که توانسته با دنبالکردن روند یکی از مشهورترین بازیهای دنیا یعنی «مافیا»، شخصیتهای افسانههای ایرانی را با درونمایهای جذاب، بازآفرینی کند. هدف پژوهش بررسی مزایا و معایب کاربرد شخصیتهای افسانههای ایرانی و چگونگی بازآفرینی آنها در این بازی است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و طی آن، دادههای کتابخانهای، گردآوری شده و ضمن مشاهده و مطالعۀ شخصیتها در ادبیات عامه و افسانههای ایرانی، تحلیل صورت پذیرفته است. یافتهها نشان میدهند افسانههای ایرانی، با وجود منقولبودن، قابلیت کاربردیسازی دارند. بهعلاوه، طراحان این بازی رومیزی، به پیشینۀ شخصیتهای متنوع پیشاثر- یعنی افسانههای ایرانی که در فرایند بازآفرینی در بازی رومیزی به کار گرفته شدهاند- تسلط علمی داشته و خود را تنها به یک پیشاثر که به بازۀ زمانی خاصی تعلق دارد، محدود نکردهاند. 15 شخصیت متفاوت، از میان داستانهای افسانهای و عامیانه بیرون آمده و ضمن حفظ ماهیت اصلی خود، با پذیرفتن نقشهایی تازه براساس گیمپلی بازی دیوان، حیاتی تازه در افکار و اذهان بازیکنندگان یافتهاند و یک استمرار معنایی را در قالبهای مختلف فرهنگی رقم زدهاند، بهطوریکه بازی رومیزی دیوان، بهمثابه رسانهای برای انتقال فرهنگ افسانههای ایرانی، قابلبازتعریف شده است.
مسعود سفلایی؛ فرشاد فرشته حکمت
چکیده
استفاده هدفمند از نورپردازی و بهرهمندی از رنگ، درهر فصل وهرنمای فیلم برای بیان خصوصیات درونی شخصیتها از اهمیت ویژهای در این هنر برخوردار است. به عبارتی شیوه نورپردازی ورنگپردازی تصویر، نقش عمدهای در بیان و تجسم شخصیتها شکلدهی به برداشت مخاطب از فضای کلی اثر ایفا میکند. در این مقاله برآنیم تا نقش این دو عنصر مهم را برای ...
بیشتر
استفاده هدفمند از نورپردازی و بهرهمندی از رنگ، درهر فصل وهرنمای فیلم برای بیان خصوصیات درونی شخصیتها از اهمیت ویژهای در این هنر برخوردار است. به عبارتی شیوه نورپردازی ورنگپردازی تصویر، نقش عمدهای در بیان و تجسم شخصیتها شکلدهی به برداشت مخاطب از فضای کلی اثر ایفا میکند. در این مقاله برآنیم تا نقش این دو عنصر مهم را برای بیان تصویری شخصیت و تاثیر آن در ذهن بیننده را بررسی کنیم. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی و اسنادی ( مطالعه و ارزیابی گروهی از آثار سینمایی) با رویکرد تحلیلی آثار نمونه از سینمای کلاسیک و سینمای معاصر است. مقاله به این نتیجه رسیده که: بویژه در سینمای امروزی، نور و رنگ با تکنیکهای پیشرفته سینمایی، اصلی ترین ابزار خلق و تجسم شخصیت سینمایی است.