اسری مهدی زاده مقدس؛ محمد اخگری؛ مجید شریف خدایی
چکیده
زبان کودک از گونههای اجتماعی زبان است و هویت مستقلی دارد. ارتباط نادرست کودک و بزرگسال، آن را دچار بحران میکند. در نمایش رادیویی، کنش شخصیتها بیشتر از نوع کلامی و دو جانبه است که در خلال این کنشهای متقابل، معنا خلق میشود. در این پژوهش ویژگیهای کنش شخصیت کودک و همچنین مشخصههای الگوی همکنشی صحیح بین این شخصیت و شخصیت بزرگسال ...
بیشتر
زبان کودک از گونههای اجتماعی زبان است و هویت مستقلی دارد. ارتباط نادرست کودک و بزرگسال، آن را دچار بحران میکند. در نمایش رادیویی، کنش شخصیتها بیشتر از نوع کلامی و دو جانبه است که در خلال این کنشهای متقابل، معنا خلق میشود. در این پژوهش ویژگیهای کنش شخصیت کودک و همچنین مشخصههای الگوی همکنشی صحیح بین این شخصیت و شخصیت بزرگسال در درام رادیویی تعیین میشود. بدین منظور، نمایش رادیویی شازده کوچولو بهصورت هدفمند انتخاب و به روش تحلیل محتوای کیفی با دو رویکرد استقرایی و قیاسی بررسیشده است. در رویکرد استقرایی، از تحلیل کنشهای کلامی شازده کوچولو در مواجهه با هر یک از شخصیتهای بزرگسال، 21 زیر مقوله استخراجشده است که در یک سطح انتزاعیتر در 4 مقوله اصلی (ویژگیهای زبانی، ویژگیهای بیانی، ویژگیهای شناختی، ویژگیهای رفتاری) انسجام یافتهاند. در رویکرد قیاسی، با توجه به چارچوب نظری تحقیق (نظریه کنش ارتباطی) پنج مقوله اصلی (مضمون گفتار، موضع گفتار، لحن گفتار، نیت ارتباطی شخصیت، شیوه مواجهه با ادعای شخصیت مقابل) از پیش تعیین و روابط متقابل موجود در نمایش با توجه به این مقولهها بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش، شخصیت کودک در درام رادیویی باید تمام ظرفیتهای یک شخصیت دراماتیک را داشته اما کنشهای کلامی او نباید همپای بزرگسال باشد بلکه باید متناسب با ویژگیها و سطح تجربهزیسته[1]اش باشد. استفاده صحیح از کنش کلامی شخصیت کودک منجر به خلق دو نیروی برابر و متضاد در درام رادیویی میشود که از برآیند آنها معنا به درستی صادر میشود. شناخت حسی شخصیت کودک و شناخت عقلانی شخصیت بزرگسال، دوگانه موقعیت دیالوگ را فراهم میآورد