محمد صادق صادقی پور
چکیده
ژان فرانسوا لیوتار؛ فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی چهار مقاله با موضوع سینما و مطالعات فیلم طی سالهای 1973 تا 1995 نگاشته است که سپهر اندیشۀ او در این زمینه را تشکیل میدهند. این مقالهها عبارتاند از: «ناسینما» (1973)؛ «ناخودآگاه در مقام میزانسن» (1977)؛ «دو دگردیسی امر اغواگر در سینما» (1979)؛ «ایدۀ یک فیلم سلطهگر» (1995). ...
بیشتر
ژان فرانسوا لیوتار؛ فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی چهار مقاله با موضوع سینما و مطالعات فیلم طی سالهای 1973 تا 1995 نگاشته است که سپهر اندیشۀ او در این زمینه را تشکیل میدهند. این مقالهها عبارتاند از: «ناسینما» (1973)؛ «ناخودآگاه در مقام میزانسن» (1977)؛ «دو دگردیسی امر اغواگر در سینما» (1979)؛ «ایدۀ یک فیلم سلطهگر» (1995). گرچه دیدگاه فلسفی لیوتار در مقالات فوق منعکس است، لیکن ما در این پژوهش نظریه او را عطف به نظریۀ مونتاژ آیزنشتاین، توسعه میدهیم. این شیوه در کتاب هیولای هستی: سفری با هایدگر در راه سینمای ترسآگاهانه نیز به کار گرفته شده تا آرای هایدگر در تدوین نظریهای سینمایی مبنی بر تجلی جلوههای ترسآگاهی، بهمثابه رویداد حقیقت، تبیین شود.