محمدحسین ساعی؛ حامد عابدی
چکیده
فضای مجازی در سالهای گذشته، به سمت استفادۀ هرچه بیشتر کودکان از آن حرکت کرده است، تا جایی که به نظر میرسد با شیوع بیماری کرونا در جهان، رابطۀ کودکان و فضای مجازی، از اساس، دستخوش تغییرات جدی و بنیادین شده است و شبکههای اجتماعی – برخلاف گذشته- تا حد زیادی به محل حضور کودکان تبدیل شدهاند، بهگونهای که فضای مجازی و رسانههای ...
بیشتر
فضای مجازی در سالهای گذشته، به سمت استفادۀ هرچه بیشتر کودکان از آن حرکت کرده است، تا جایی که به نظر میرسد با شیوع بیماری کرونا در جهان، رابطۀ کودکان و فضای مجازی، از اساس، دستخوش تغییرات جدی و بنیادین شده است و شبکههای اجتماعی – برخلاف گذشته- تا حد زیادی به محل حضور کودکان تبدیل شدهاند، بهگونهای که فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، به ابزاری مهم برای آموزش کودکان بدل شده و ابزارها و دسترسیهای اتصال به اینترنت، بیش از گذشته –البته بدون استقرار زیرساختهای فنی، حقوقی، فرهنگی و اجتماعی لازم- برای حضور و استفادۀ کودکان فراهم شده است. از این رو، برای حضور گسترده و ایمن کودکان در فضای مجازی، سیاستگذاری، تنظیمگری و قانونگذاری همگرا در بخشهای مختلف، ضروری است. این مقاله درصدد است مضامین اصلی این حوزه را به صورتی جامع و مانع، معرفی کند. در پژوهش پشتیبان این مقاله، با هدف دستیابی به اصول اساسی نظام حقوقی فضای مجازی برای کودک، دو مسیر موازی طراحی شد؛ ابتدا با مشارکت 20 تن از خبرگان و فعالان فضای مجازی- اعم از اساتید دانشگاه، پژوهشگران و صاحبان کسبوکارهای مجازی در حوزۀ کودک- از طریق روش دلفی، الزامات سیاستی اساسی فضای مجازی مخصوص کودکان را در محیط فعلی ایران، شناسایی کردیم و پس از آن، با بررسی اسنادی و تحلیل مضمون اسناد سیاستی مرتبط با حضور کودک در فضای مجازی در ایران، آمریکا و اتحادیۀ اروپا و مطالعۀ تطبیقی آنها، مبانی سیاستی قوانین وضعشده موجود، به دقت احصا شد. در نهایت، مضامین موجود در اسناد سیاستی فعلی با الزامات هفدهگانۀ کشفشده از خروجی دلفی، مقایسه شد و نقاط مورد تأکید و موارد فراموش شده در حوزۀ سیاستگذاری در این حوزه به دست آمد.
مونا جامی پور؛ سید محمد باقر جعفری؛ محمود رشیدی راد؛ غزاله طاهری
چکیده
هر چند با افزایش استفاده از رسانههای اجتماعی، تأثیر محتوای کاربرساخته بر روی تصمیمگیری مشتریان افزایش یافته، تاکنون پژوهش جامعی که به ارزیابی کیفیت محتوای کاربرساخته در رسانههای اجتماعی بپردازد، انجام نشده است. با توجه به این مسئله، هدف این پژوهش، ارائۀ چهارچوب ارزیابی کیفیت محتوای کاربرساخته در رسانههای اجتماعی است. ...
بیشتر
هر چند با افزایش استفاده از رسانههای اجتماعی، تأثیر محتوای کاربرساخته بر روی تصمیمگیری مشتریان افزایش یافته، تاکنون پژوهش جامعی که به ارزیابی کیفیت محتوای کاربرساخته در رسانههای اجتماعی بپردازد، انجام نشده است. با توجه به این مسئله، هدف این پژوهش، ارائۀ چهارچوب ارزیابی کیفیت محتوای کاربرساخته در رسانههای اجتماعی است. در مرحلۀ اول پژوهش، ابعاد و شاخصهای کیفیت محتوای کاربرساخته از روش کیفی فراترکیب، شناسایی و استخراج شده است. جامعۀ آماری شامل مجموعهمقالات حوزههای مرتبط است که با بررسی کتابخانهای از طریق اینترنت گردآوری شدهاند. در مرحلۀ دوم، از روش آنتروپی شانون برای اولویتبندی ابعاد و شاخصهای استخراجشده براساس فراوانی کدهای بهدست آمده استفاده شده است. براساس نتایج حاصلشده از روش فراترکیب، 6 مقولۀ اصلی، 13 بُعد و همچنین 207 شاخص به عنوان چهارچوب نهایی ارائه شده که شامل این موارد هستند: مقولۀ محتوا (شامل ابعاد متنی و صوتی- تصویری)، مقولۀ اعتبار (شامل ابعاد اعتباردهی کاربران و اعتبار منبع اطلاعات)، مقولۀ ارائه (شامل ابعاد ساختار و فرم)، مقولۀ یکپارچگی (شامل ابعاد صحت و امنیت)، مقولۀ زمینه (شامل ابعاد زمان و جمعیتشناختی) و مقولۀ عملکرد (شامل ابعاد سودمندی، شناختی و اجتماعی- احساسی). این پژوهش با ارائۀ طیفی وسیع از مجموعهعوامل تأثیرگذار بر کیفیت محتوا در رسانههای اجتماعی، درصدد آگاهیبخشی به مدیران و شاغلان فعال در بستر تجارت الکترونیک بوده تا با آشنا کردن آنها با نحوۀ ایجاد محتوای تأثیرگذار، آنان را از مزایای فناوری جدید تجارت اجتماعی برخوردار کند.
ناهید مونسان؛ طاهر روشندل اربطانی؛ سید وحید عقیلی
چکیده
شناخت محیط سازمانها و تعیین استراتژیهای مناسب برای بقا و رشد، یکی از فعالیتهای سازمانهای دولتی و شرکتهاست. هدف اصلی این پژوهش، تعیین استراتژیهای مناسب برای توسعۀ فعالیتهای روابط عمومی نظام بانکی در حوزۀ رسانههای اجتماعی است. همچنین در این پژوهش، از تکنیک دلفی برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است؛ در این زمینه، ...
بیشتر
شناخت محیط سازمانها و تعیین استراتژیهای مناسب برای بقا و رشد، یکی از فعالیتهای سازمانهای دولتی و شرکتهاست. هدف اصلی این پژوهش، تعیین استراتژیهای مناسب برای توسعۀ فعالیتهای روابط عمومی نظام بانکی در حوزۀ رسانههای اجتماعی است. همچنین در این پژوهش، از تکنیک دلفی برای جمعآوری و تحلیل دادهها استفاده شده است؛ در این زمینه، با استفاده از ابزار مصاحبه، دادههای اولیه، جمعآوری و سپس با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، دادههای ثانویه جمعآوری و تحلیل شدند. براساس یافتهها، روابط عمومی نظام بانکی، بهمنظور انجام فعالیتهای ترویجی، هشت نقطهقوت و هفت نقطهضعف برای ورود به رسانههای اجتماعی دارد. همچنین شانزده مورد فرصت و هشت مورد تهدید در این زمینه برای روابط عمومیها شناسایی شد. پس از تشکیل ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی عوامل استراتژیک و براساس نمرات اتخاذشده، جلسات طوفان فکری با خبرگان صنعت بانکداری و روابط عمومی نظام بانکی تشکیل و استراتژیهای مناسب این حوزه استخراج شد. استراتژیها در چهار دستۀ استراتژیهای تهاجمی (SO)، استراتژیهای محافظهکارانه (WO)، استراتژیهای رقابتی (ST) و استراتژیهای تدافعی (WT) تدوین شدند. با توجه به موقعیت روابط عمومی نظام بانکی، اخذ استراتژیهای توسعه و رشد فعالیت در رسانههای اجتماعی، برای آن مناسب است. با توجه به اینکه نقاط قوت و فرصتهای روابط عمومی نظام بانکی برای فعالیت در رسانههای اجتماعی، چشمگیر است، اتخاذ این استراتژیها میتواند برای توسعۀ این فعالیتها کمککننده باشد.
آزاده سالمی؛ هادی خانیکی؛ حبیب صبوری خسروشاهی؛ شهناز هاشمی
چکیده
استفادۀ آگاهانه از رسانههای اجتماعی و در امان ماندن از آسیب چالشهایی نظیر اخبار جعلی، نیازمندِ داشتنِ سواد رسانهای است. پرسش محوری این پژوهش، عبارت است از اینکه: سواد رسانهای کاربران در زمینۀ سلامت، تا چه حد با میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و نحوۀ استفاده از آن، در ارتباط است؟ روش تحقیق، پیمایش و ابزار سنجش، پرسشنامۀ ...
بیشتر
استفادۀ آگاهانه از رسانههای اجتماعی و در امان ماندن از آسیب چالشهایی نظیر اخبار جعلی، نیازمندِ داشتنِ سواد رسانهای است. پرسش محوری این پژوهش، عبارت است از اینکه: سواد رسانهای کاربران در زمینۀ سلامت، تا چه حد با میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و نحوۀ استفاده از آن، در ارتباط است؟ روش تحقیق، پیمایش و ابزار سنجش، پرسشنامۀ محققساخته با ضریب آلفای کرونباخ 837/0 است. جامعۀ آماری، شهروندان بزرگسال تهرانی هستند که در اردیبهشت 1398، کاربر اینترنت بودهاند. منظور از سواد رسانهای سلامت، درک افراد از تواناییشان در دسترسی، تحلیل، خلق و انتقال پیامهای ارتباطی در حوزۀ سلامت از طریق رسانههاست. براساس یافتهها، رابطۀ همبستگی بین میزان برخورداری از سواد رسانهای سلامت با میزان استفاده از رسانههای اجتماعی (بهطور عام) و همچنین نحوۀ استفاده از این رسانهها در حوزۀ سلامت (تنوع رسانههای اجتماعی مورداستفاده و بهرهگیری از کارکردهای آنها در حوزۀ سلامت) معنادار است. در عین حال، تفاوت معنادار آماری بین میانگین سواد رسانهای سلامت زنان و مردان، گروههای سنی گوناگون و ساکنان مناطق مختلف شهر وجود ندارد. رگرسیون خطی چندمتغیره نشان میدهد متغیرهای «استفاده از کارکردهای رسانههای اجتماعی در حوزۀ سلامت»، «تنوع رسانههای اجتماعی مورداستفاده در حوزۀ سلامت»، «منطقۀ محل سکونت» و «سالهای تحصیل»، در مجموع، 5/33 درصد از واریانس سواد رسانهای سلامت را تبیین میکنند. میتوان چنین نتیجه گرفت که با وجود گسترش دسترسی اعضای جامعه به رسانههای اجتماعی، پایین بودن تحصیلات و پایگاه اقتصادی، مانع برخورداری کاربران از سواد رسانهای سلامت است. ولی این انتظار وجود دارد که با بهرهگیری از انواع ظرفیتهای رسانههای اجتماعی در حوزۀ سلامت، سواد رسانهای سلامت کاربران افزایش یابد.