ابوالفضل حسنیان؛ عباس قارونی؛ فرشاد آذرنیا
چکیده
روایتگری صوتی، بیان روایت با استفاده از نشانههای غیر زبانی اصوات بوده و عنصری است که به نمایش رادیویی، جان میبخشد. هدف این پژوهش، درک چیستی روایتگری صوتی و چگونگی کاربرد آن در نمایش رادیویی است. روایتگری صوتی، بهدلیل نزدیکی بیشتر به فرمِ بیانگر، از جهتی، موجب ارتقای سطح هنری آثار نمایشی و از جهت دیگر، موجب جهانیتر شدن آن میشود. ...
بیشتر
روایتگری صوتی، بیان روایت با استفاده از نشانههای غیر زبانی اصوات بوده و عنصری است که به نمایش رادیویی، جان میبخشد. هدف این پژوهش، درک چیستی روایتگری صوتی و چگونگی کاربرد آن در نمایش رادیویی است. روایتگری صوتی، بهدلیل نزدیکی بیشتر به فرمِ بیانگر، از جهتی، موجب ارتقای سطح هنری آثار نمایشی و از جهت دیگر، موجب جهانیتر شدن آن میشود. در پژوهش حاضر، به روش نشانهشناسی و با بهرهگیری از الگوی سفر قهرمان کریستوفر وگلر، پنج قطعۀ نمایشی «زندگی... و دیگر هیچ»، «فردای زمین»، «افسانۀ ایرج»، «آکوا آلتا» و «مرثیه»، تحلیل شدهاند. این پژوهش، با دستهبندی رمزگانهای موسیقی، افکت، سکوت، تدوین و حالاتِ ادای کلمات در نمایشهای مذکور، به بررسی دلالت هر دال صوتی و رابطۀ همنشینی دالها پرداخته است. یافتههای تحقیق، حاکی از آن است که سامان دادن یک روایت کامل (بر مبنای الگوی روایی وگلر) بدون استفاده از کلام و تنها با روایتگری صوتی، امکانپذیر است. تدوین صدا در نمایش رادیویی میتواند کارکردهای روایی متعددی از جمله: فلش فوروارد، تغییر وضعیت و گذر زمان، داشته باشد. همچنین، موسیقی میتواند کارکردهایی روایی، نظیر: کنترل ریتم روایت، فضاسازی و شخصیتپردازی داشته باشد. از سکوت، میتوان برای ایجاد تعلیق، کنترل ریتم ماجرا و پیشآمادهسازی در یک نمایش رادیویی بهره برد. حالتهایی که هنگام ادای کلام بروز میکنند نیز، میتوانند برای نمایش تحول شخصیت، پیشبرد ماجرا و تغییر زمان به کار روند. همچنین افکت، کارکردهایی روایی، مانند نمایش کنشها در نمایش رادیویی دارد.