آزاده سالمی؛ هادی خانیکی؛ حبیب صبوری خسروشاهی؛ شهناز هاشمی
چکیده
استفادۀ آگاهانه از رسانههای اجتماعی و در امان ماندن از آسیب چالشهایی نظیر اخبار جعلی، نیازمندِ داشتنِ سواد رسانهای است. پرسش محوری این پژوهش، عبارت است از اینکه: سواد رسانهای کاربران در زمینۀ سلامت، تا چه حد با میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و نحوۀ استفاده از آن، در ارتباط است؟ روش تحقیق، پیمایش و ابزار سنجش، پرسشنامۀ ...
بیشتر
استفادۀ آگاهانه از رسانههای اجتماعی و در امان ماندن از آسیب چالشهایی نظیر اخبار جعلی، نیازمندِ داشتنِ سواد رسانهای است. پرسش محوری این پژوهش، عبارت است از اینکه: سواد رسانهای کاربران در زمینۀ سلامت، تا چه حد با میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و نحوۀ استفاده از آن، در ارتباط است؟ روش تحقیق، پیمایش و ابزار سنجش، پرسشنامۀ محققساخته با ضریب آلفای کرونباخ 837/0 است. جامعۀ آماری، شهروندان بزرگسال تهرانی هستند که در اردیبهشت 1398، کاربر اینترنت بودهاند. منظور از سواد رسانهای سلامت، درک افراد از تواناییشان در دسترسی، تحلیل، خلق و انتقال پیامهای ارتباطی در حوزۀ سلامت از طریق رسانههاست. براساس یافتهها، رابطۀ همبستگی بین میزان برخورداری از سواد رسانهای سلامت با میزان استفاده از رسانههای اجتماعی (بهطور عام) و همچنین نحوۀ استفاده از این رسانهها در حوزۀ سلامت (تنوع رسانههای اجتماعی مورداستفاده و بهرهگیری از کارکردهای آنها در حوزۀ سلامت) معنادار است. در عین حال، تفاوت معنادار آماری بین میانگین سواد رسانهای سلامت زنان و مردان، گروههای سنی گوناگون و ساکنان مناطق مختلف شهر وجود ندارد. رگرسیون خطی چندمتغیره نشان میدهد متغیرهای «استفاده از کارکردهای رسانههای اجتماعی در حوزۀ سلامت»، «تنوع رسانههای اجتماعی مورداستفاده در حوزۀ سلامت»، «منطقۀ محل سکونت» و «سالهای تحصیل»، در مجموع، 5/33 درصد از واریانس سواد رسانهای سلامت را تبیین میکنند. میتوان چنین نتیجه گرفت که با وجود گسترش دسترسی اعضای جامعه به رسانههای اجتماعی، پایین بودن تحصیلات و پایگاه اقتصادی، مانع برخورداری کاربران از سواد رسانهای سلامت است. ولی این انتظار وجود دارد که با بهرهگیری از انواع ظرفیتهای رسانههای اجتماعی در حوزۀ سلامت، سواد رسانهای سلامت کاربران افزایش یابد.
علی اصغر سعدآبادی؛ فراز مهر آیین؛ زهره رحیمی راد
چکیده
امروزه، کاربران بسیاری در شبکههای اجتماعی مختلف، عقاید و نظرات خود را با سایرین به اشتراک میگذارند. حجم انبوه دادههای خام تولیدشده در شبکههای اجتماعی، آنها را به مخزنی سرشار از ایدهها، افکار و دغدغههای تعداد بیشماری از کاربران تبدیل کرده که میتواند نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیریهای خرد و کلان داشته باشند. فلذا ...
بیشتر
امروزه، کاربران بسیاری در شبکههای اجتماعی مختلف، عقاید و نظرات خود را با سایرین به اشتراک میگذارند. حجم انبوه دادههای خام تولیدشده در شبکههای اجتماعی، آنها را به مخزنی سرشار از ایدهها، افکار و دغدغههای تعداد بیشماری از کاربران تبدیل کرده که میتواند نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیریهای خرد و کلان داشته باشند. فلذا پژوهش حاضر درصدد آن است که با استفاده از روشهای متنکاوی در توییتر، دغدغههای اجتماعی مردم را شناسایی کرده تا در طرحهای آتی نوآوری و کارآفرینی اجتماعی لحاظ شود. برای دستیابی به این هدف، توییتهای مرتبط با نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی با روشی نوین از توییتر استخراج شدند و با استفاده از تکنیکها و الگوریتمهای متن کاوی از جمله مدل سازی موضوعی LDA و تحلیل احساسات مورد بررسی قرار داده شدند. یافتههای متنکاوی نشان داد، کاربران عموما در حوزه کارآفرینی اجتماعی بیشتر به موضوعاتی همچون لزوم اهمیت به مسالهی اشتغال در چابهار، برگزاری رویدادهای رایگان برای شناسایی ایدهها و فرصتها و مشکلات جذب سرمایه در پروژههای کارآفرینی پرداخته بودند. همچنین در حوزه نوآوری اجتماعی نیز کاربران به موضوعاتی چون لزوم اهمیت به معلولین، ساخت مراکز دندانپزشکی و همچنین تاسیس گلخانه در مناطق جنوبی کشور و توانمندسازی بانوان توجه بیشتری نشان دادهاند. علاوهبراین تحلیل احساسات توییتهای فارسی دربارهی کارآفرینی و نوآوری اجتماعی، حاکی از مثبت بودن نتایج داشت. باتوجه به نتایج مثبت حاصل از تحلیل احساسات مردم نسبت به کارآفرینی و نوآوری اجتماعی و موضوعات شناسایی شده، میتوان در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای آینده، طرحهایی را برای رفع دغدغههای مردم .....
محمدحسین آزادی؛ هادی البرزی دعوتی؛ محمدصادق آزادی؛ فاطمه حسینی
چکیده
قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوست آمریکایی، توسط یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس، زمینهساز اعتراضات گستردۀ شهروندان آمریکایی به نژادپرستی سیستماتیک در این کشور و شکلگیری جنبش «جان سیاهان مهم است» شد. دامنۀ این اعتراضات، محدود به قتل فلوید نماند و مردم در اقدامی بیسابقه، به این بهانه، بارها به نمادهای اساسی، از جمله: ...
بیشتر
قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوست آمریکایی، توسط یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس، زمینهساز اعتراضات گستردۀ شهروندان آمریکایی به نژادپرستی سیستماتیک در این کشور و شکلگیری جنبش «جان سیاهان مهم است» شد. دامنۀ این اعتراضات، محدود به قتل فلوید نماند و مردم در اقدامی بیسابقه، به این بهانه، بارها به نمادهای اساسی، از جمله: پرچم، مجسمههای مشاهیر و نشانهای تجاری و رسانهای کشورشان هجوم بردند. نوع مواجهۀ رسانههای جریان اصلی با جنبشهای اجتماعی، همواره موردتوجه محققان بوده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی وندایک، در پی بررسی بازنمایی این جنبش در رسانههای اصلی ایالات متحده، نظیر: سیانان، فاکسنیوز و نیویورکتایمز هستیم. به این منظور، از 25 مه تا 26 آگوست 2020، تعداد 20 خبر از نیویورکتایمز، 15 خبر از فاکسنیوز و 10 خبر از سیانان، با روش غیراحتمالی هدفمند، گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس دادههای پژوهش با بهرهگیری از نشانهها و عناصر زبانشناختی مدل وندایک، تفسیر و تبیین شدند. یافتهها نشان میدهد هر سه رسانه، در جریان اعتراضات یادشده، اقدامات معترضان در حمله به ارزشهای آمریکایی و مؤلفههای قدرت نرم این کشور را به چالش کشیده و در جهت منفی نشان دادن این جنبش و مشروعیتزدایی از معترضان تلاش کردهاند. در این میان، فاکسنیوز، بهدلیل نزدیکیاش به دولت وقت، نسبت به دو رسانۀ دیگر- که از منتقدان دولت دونالد ترامپ بودند- در بهکاربستن «پارادایم اعتراض»، برچسبزنی و به حاشیه راندن معترضان، صریحتر عمل کرده است.
جواد صادقی؛ سیدرضا نقیب السادات؛ مهناز خمسه
چکیده
در دهههای اخیر، شبکههای اجتماعی همراه، موردتوجه بسیاری از افراد جامعه قرار گرفتهاند، چرا که این شبکهها، از عوامل ظهور و شکلگیریِ اشکالِ جدیدی از ارتباطات انسانی هستند. امروزه گسترش روزافزون استفاده از این شبکهها در میان جوانان و تبدیل شدن آنها به ابژههای مشترکِ نسلی، توجه پژوهشگران علوم ارتباطات را به بررسی نقش و پیامدهای ...
بیشتر
در دهههای اخیر، شبکههای اجتماعی همراه، موردتوجه بسیاری از افراد جامعه قرار گرفتهاند، چرا که این شبکهها، از عوامل ظهور و شکلگیریِ اشکالِ جدیدی از ارتباطات انسانی هستند. امروزه گسترش روزافزون استفاده از این شبکهها در میان جوانان و تبدیل شدن آنها به ابژههای مشترکِ نسلی، توجه پژوهشگران علوم ارتباطات را به بررسی نقش و پیامدهای این شبکهها بر روابط بین نسلی جوانان با والدین معطوف کرده است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت نقش شبکههای اجتماعی همراه در مناسبات نسلی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامۀ محققساخته است. با استفاده از فرمول کوکران، از جامعۀ آماری- که تمام دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشکدههای ارتباطات، حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی را شامل میشد- 400 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب و بررسی شدند. یافتههای پژوهش نشان میدهد بین مدتزمان استفاده از شبکههای اجتماعی همراه و تحکیم مناسبات نسلی دانشجویان با والدین، همبستگی منفی وجود دارد. همچنین بین مدتزمان استفاده از شبکههای اجتماعی همراه و نوع مناسبات نسلی دانشجویان، بهلحاظ انسجام و همبستگی، روابط چهرهبهچهره با والدین و اعضای خانواده و میان میزان استفاده از شبکههای اجتماعی همراه و نوع مناسبات نسلی دانشجویان، از منظر تضعیف پیوند عاطفی در خانواده، رابطۀ معناداری وجود دارد. در مقابل، بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی همراه و نوع مناسبات نسلی دانشجویان، از منظر شکاف نگرشی در خانواده، رابطۀ معنادار تأیید نشده است. شبکههای اجتماعی همراه، روند نوسازی در عرصۀ روابط خانوادگی را تسریع و پیوندهای سنتی در خانواده را تضعیف میکنند، در این زمینه، با تقویت پیوندهای عاطفی میان والدین و فرزندان، میتوان از بروز بسیاری از عواقب جبرانناپذیر جلوگیری کرد.واژههای کلیدی: شبکههای اجتماعی، مناسبات نسلی، شبکههای اجتماعی همراه، روابط بین نسلی، جوانان.
محمد خراسانی زاده؛ مریم جلالی
چکیده
بازی، محمل یادگیری و انتقال فرهنگ است و بر همین اساس، میتوان آن را نوعی رسانۀ تعاملی برشمرد. بازی «دیوان» که در این پژوهش، موردمطالعه قرار گرفته، یکی از معدود بازیهای رومیزی ایرانی است که توانسته با دنبالکردن روند یکی از مشهورترین بازیهای دنیا یعنی «مافیا»، شخصیتهای افسانههای ایرانی را با درونمایهای جذاب، ...
بیشتر
بازی، محمل یادگیری و انتقال فرهنگ است و بر همین اساس، میتوان آن را نوعی رسانۀ تعاملی برشمرد. بازی «دیوان» که در این پژوهش، موردمطالعه قرار گرفته، یکی از معدود بازیهای رومیزی ایرانی است که توانسته با دنبالکردن روند یکی از مشهورترین بازیهای دنیا یعنی «مافیا»، شخصیتهای افسانههای ایرانی را با درونمایهای جذاب، بازآفرینی کند. هدف پژوهش بررسی مزایا و معایب کاربرد شخصیتهای افسانههای ایرانی و چگونگی بازآفرینی آنها در این بازی است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و طی آن، دادههای کتابخانهای، گردآوری شده و ضمن مشاهده و مطالعۀ شخصیتها در ادبیات عامه و افسانههای ایرانی، تحلیل صورت پذیرفته است. یافتهها نشان میدهند افسانههای ایرانی، با وجود منقولبودن، قابلیت کاربردیسازی دارند. بهعلاوه، طراحان این بازی رومیزی، به پیشینۀ شخصیتهای متنوع پیشاثر- یعنی افسانههای ایرانی که در فرایند بازآفرینی در بازی رومیزی به کار گرفته شدهاند- تسلط علمی داشته و خود را تنها به یک پیشاثر که به بازۀ زمانی خاصی تعلق دارد، محدود نکردهاند. 15 شخصیت متفاوت، از میان داستانهای افسانهای و عامیانه بیرون آمده و ضمن حفظ ماهیت اصلی خود، با پذیرفتن نقشهایی تازه براساس گیمپلی بازی دیوان، حیاتی تازه در افکار و اذهان بازیکنندگان یافتهاند و یک استمرار معنایی را در قالبهای مختلف فرهنگی رقم زدهاند، بهطوریکه بازی رومیزی دیوان، بهمثابه رسانهای برای انتقال فرهنگ افسانههای ایرانی، قابلبازتعریف شده است.
اعظم راود راد؛ منصوره حجاری؛ زهرا مجدی زاده
چکیده
رسانههای اجتماعی، فرصتی را در اختیار گروههای مختلف مردم قرار داده که بتوانند تجربۀ زندگی روزمرۀ خود را بصری کنند. این بصریسازی زندگی روزمره توسط زنان اینفلئونسر در شبکۀ اجتماعی تصویرمحور اینستاگرام انجام میشود، در این مقاله، گفتمان غالب بازتولیدشده توسط این کاربران، موردمطالعه قرار گرفته است. با بهکارگیری چارچوب مفهومی ...
بیشتر
رسانههای اجتماعی، فرصتی را در اختیار گروههای مختلف مردم قرار داده که بتوانند تجربۀ زندگی روزمرۀ خود را بصری کنند. این بصریسازی زندگی روزمره توسط زنان اینفلئونسر در شبکۀ اجتماعی تصویرمحور اینستاگرام انجام میشود، در این مقاله، گفتمان غالب بازتولیدشده توسط این کاربران، موردمطالعه قرار گرفته است. با بهکارگیری چارچوب مفهومی متشکل از نظریۀ تحلیل گفتمان فوکو، بازنمایی جنسیت باتلر و فرهنگ تصویری میروزئف، میتوان با مطالعۀ تصاویر نمایشدادهشدۀ زنان توسط خودشان در اینستاگرام، به این سؤال پاسخ داد که آیا این تصاویر، برساخت و گفتمان متفاوتی از جنسیت ایجاد کرده است یا در چارچوب همان گفتمانهای غالب گذشته قرار میگیرند؟ به این منظور، 27 صفحۀ اینستاگرامی زنان اینفلئونسر با دنبالکنندگان بالای 500 هزار نفر، انتخاب شد. در مجموع، 315 پست (تصویر و متن) نیز بهعنوان نمونه، مورد استفاده قرار گرفت و با روش تحلیل گفتمان بصری، مضامین اصلی و فرعی گفتمان استخراج شد. تحلیل یافتهها نشان میدهد گفتمانی که توسط زنان اینفلئونسر بازتولید میشود، شامل گفتمانهای مردسالاری و سرمایهداری است.